یک چیز خیلی جالب توجه که توی رمان کوری(کتابی که هنوز تمومش نکردم )به چشم میخوره اینه که مسائلی که توی شرایط عادی زندگی به عنوان خط قرمز شناخته میشده و فکر کردن بهش هم شاید تو نظر ادما گناه محسوب میشده توی شرایط سخت و تحت فشار مجبور به انجامش میشن ادما.حتی اینکه راضی بشن عشقشون تن به همخوابی با چند مرد دیگه بدن...
کتاب همچنان ادامه دارد
اینا ی شبه خوندن من همه ی کتابام نصفس ://///////////////////////////
من تموم میکنم ولی نه دیگه یه شبه
ادرست اشتباه بود:)
اصلا چیز عجیبیه
انگاری خط قرمزی وجود نداره
میگم علی , اپسند برای خودت دود کن !!
کتاب خوندن از اون دست صفت های بی نظیریه که
باعث میشه چشم بخوری ^_^
خوش میگذره با کتاب ها ؟
جای منم خالی کن !!!
.
درباره کوری خیلی موافقم باهات
این باعث میشه ما هم اینطوری فکر کنیم که موضوع ا انقدر ها
هم اهمیت ندارن که فکرشو میکنیم !!
من این کتابو خیلی دوست داشتم .
عمر کتاب خوندن طولانی باد :))
من کوری رو یه شبه خوندم، پشت کامپیوتر نشسته بودم، نصفه های شب احساس کردم کمر درد گرفتم!!!
دیگه انقد یه جا بخونی به یه جا فشار میاد دیگه:))
اینجوری تا حالا به این کتاب نگاه نکرده بودم...
یادش به خیر یه شب تا صبح نشستم کتاب رو خوندم!
انصافا یه شبه خوندی؟هیچوقت نتونستم بیشتر از دو ساعت یه ضرب کتاب بخونم:))