از خیابانهای خیس باران میگذرم و فکر میکنم که بارش باران همیشه برایم دلتنگی به بار اورده است و لا غیر
نفس عمیق و ریه هایی که از اکسیژن خالص پر می شوند و فکر میکنم این دلتنگیها از کجا می ایند؟
شاید نسل ما از بهشت رانده نشده است و از جهنم دلتنگیها گریخته ایم که حتی در زیباترین روزهای سال هم سراغمان می ایند.
بارون که میاد انگار آدم و بی قرار میکنه ، انگار حتماً باید بیای بیرون و اون بو خوشش و با تموم وجود ببلعی و قطره های ریز و درشتشو رو صورتت حس کنی :)
فقط اون نفس عمیقی که اون وسط میکشی یه ذره همه چیز و عوض میکنه و خیلی چیزایی که نباید و یادت میاره !
هوای بعد از بارون
اونحا نفس کشیدن خیلی خالصه
هِی میام سر بزنم، یا نظرات پست ها بسته شده،یا صفحه ی تکراری میاد. دستفروش کجایی؟
همین حوالی:)
گــاهـــی
پـــــروانــه ها هــــم
اشـتـبــاهی عـــاشـــــق مـی شـــونــــد
بـجـای شــــمــع
گــــرد ِچـــراغــهای
بــــی احســـا س خـیـابـــان مـــی میـــرنـــد...
بارون همیشه از پشت پنجره قشنگه.حالا دلتنگی هم نباشه آدمو یاد بی کسی میندازه..اینکه باید زیر بارون بدون انتظار اینکه یکی بیاد دنبالت راهتو بکشی بری.. کلا برف خوبه.
عاشق برفم
یه ارامش عجیبی با خودش میاره
کسی از ما جهان آرا نمیشه
حتی یه قهرمان تو نسل من نیست
هوا انقد آلودست که انگار
نیازی به شیمیایی شدن نیست
...
یه روزی توی تاریخ مینویسن
یه جا این نسل مفقود الاثر شد
نا خود آگاه با نوشته تون، یاد آهنگ رضا یزدانی افتادم
یه زمانی فقط رضا یزدانی گوش میکردم
الان هوس کردم باز:)
باید لبخند زد :)
:)